تشنه لب در آب رفتم
اين سخن با خويش گفتم
من چگونه آب نوشم
شاه را عطشان ببينم
را نخلستان گرفتم
ليك از شمشيره دشمن
ريخت آبو سوخت قلبم
تير زد بر مشك آن خصمي كه بود اندر كمينم
به يك تايي قسم يكتاست عباس
جمال حق ز سرتا پاست عباس
سلام خيلي وبلاگ با هالي داري ماهم يه حسينيه داريم اگه اربابو دوست داري پاشو بيا
....